BI
محتویات
- چکیده
- مقدمه
- بررسی ادبیات موضوع
- بدنه تحقیق
- نتیجه گیری
- مراجع
چکیده
مقدمه
در دهه گذشته و با پیشرفت در رشد تکنولوژی و به تبع تولید و ایجاد حجم قابل توجهی از اطلاعات از بازارهای گوناگون، صاحبان صنایع با حجم بالایی از اطلاعات در زمینه کسب وکار مختص به خود و گاهاً اطلاعاتی تاثیرگذار و ناشی از عوامل بیرونی (مانند مشتریان) روبرو شده اند. هرچند تمامی اطلاعات حاصل از کذشته و حال بر عملکرد آینده سیستم ها تاثیرگذار نیست اما بخشی از آنها می تواند در ترسیم هرچه شفافتر آینده این کسب وکارها موثر باشد و ریسک تصمیم گیری را در سطوح مدیریتی کاهش دهد و در نهایت نقش مستقیم و سازنده در تعیین اهداف استراتژیک سازمان داشته باشد.
اما با توجه به رشد فزآینده اطلاعات در کسب وکارهای جدید ناشی از سیستم های درون سازمانی و تعاملات برون سازمانی، دیگر وجود یک فرد و حتی یک واحد نمی تواند پاسخگوی کامل نقش کنترلی و جمع آوری کننده اطلاعات در سازمان در دنیای امروز کسب وکار باشد و لذا به منظور کنترل و مدیریت دقیق تر اطلاعات حاصل بهتر است از ابزارهای نرم افزاری ساخت یافته و استاندارد که برمبنای تجارب عالی(Best Practices) پیاده سازی شده اند و پردازش و بهینه نمودن فرآیند جمع آوری و دسته بندی اطلاعات به فرآیند تصمیم سازی در سازمان های بزرگ و متوسط و حتی کوچک
بررسی ادبیات موضوع
بدنه تحقیق
امروزه بانکها و سازمانهای بزرگ برای تداوم فعالیتهای خود نیازمند بکارگیری پیشرفتهترین و برترین تکنولوژیها و بهرهگیری از سیستمهای نرمافزاری کارآمد هستند. سامانه هوشمندی کسب و کار راهحلي است در اختیار مدیران به منظور نظارت و تحلیل دقیق وضعيت جاری سازمانها که با کمک آن تصمیمات صحیح اتخاذ میشود. روشن است با بهکارگیری این قابلیت میتوان از سایر رقبای خود یک گام فراتر رفته و مشتریان بیشتری را به پشتوانه این تصمیمات جذب کرد. در نگاهی گستردهتر این سامانه عاملی موثر برای تحلیل هدفمند کسب وکار و تحلیل رقبای سازمان به منظور اخذ تصمیمات راهبردی است. در سالهای اخیر هوشمندی کسب و کار به یکی از مفاهیم اساسی مدیریت تبدیل شده و در سازمان¬های پیشرو با فرهنگ سازمانی عجین شده است. استفاده روزافزون این سامانه سازمان را نسبت به اطلاعات محیط کسب وکار آگاه نموده و امکان تجزیه و تحلیل صحیح و به موقع دادهها و اطلاعات را فراهم میآورد. میتوان نتایج حاصله را در قالب فرمها و گزارشهای مناسب ذخیره و درمواقع مقتضی به عنوان حق انتخاب برای تصمیمسازی بیشتر در دسترس مدیران قرار داد. ارائه سامانه هوشمندی کسب و کار این امکان را در اختیار سازمانها و بانکها قرار میدهد تا سازمانها با بکارگیری اطلاعات موجود خود و محیط، درک بهتری از تقاضاها و نیازمندیهای مشتریان برای مدیریت ارتباط با آنان فراهم گردانند و همواره بتوانند تغییرات مثبت یا منفی شاخصها را پایش نمایند. مدیران با اتکا به سامانه هوشمندی کسب و کار قادرند نبض امور کسب و کار سازمان خود را همراه با اوضاع و احوال رقابت در دست گیرند و با بهرهمندی از گزارشهای بروز میتوانند فرصتهای بیشتری برای واکنش در برابر شرایط حاصل از تغییرات سریع بازار داشته و سازمان خود را در شرایط جاری رهبری کرده و به هدف نزدیک شوند.
- پروند
- مثال.jpg
عنوان ۱
- مثال.jpg
عنوان ۲
در واقع با پیادهسازی سامانه هوشمندی کسب و کار سه فرآیند زیر نیز پیادهسازی میشوند:
1. ذخيره اطلاعات سامانهها به شکل متمرکز و خلاصه در انباره داده
2. ارائه نمودارها و جداول تحليلي از سامانهها
3. توليد دانش از اطلاعات سامانهها
تعریف هوشمندی کسب و کار هوشمندی کسب و کار مجموعه مهارتها، فناوریها و سامانههای کاربردی است که با تمرکز بر جمعآوری، ذخیرهسازی و دسترسی کارآمد به منابع اطلاعاتی، سه نیاز اصلی نظارت، تحلیل و مدیریت را برآورده میسازند. در واقع اهداف اصلی در بهرهبرداری از سامانه هوشمندی کسب و کار از این قرارند: • نظارت: استفاده از شاخصهای ارزیابی عملکرد • تحلیل: کاوش اطلاعات مرتبط در زمان مناسب از جنبهها و ابعاد مختلف در سطوحی با جزئیات مختلف • مدیریت: ارتقاء کیفی تصمیمات، بهینهسازی عملکرد و هدایت سازمان در جهت صحیح سامانه هوشمندی کسب و کار در یک لایه بالاتر و کلانتر سعی در ارائه دیدی یکسان و واحد از تمامی سامانههای عملیاتی موجود و کسب و کار دارد. جدول زیر تفاوت سامانه هوشمندی کسب و کار با یک سامانه عملیاتی را نشان میدهد.
سامانه BI | سامانه عملیاتی |
---|---|
پشتیبان تصمیمسازی | خودکارسازی فرآیندها |
طراحی به منظور اثربخشی | طراحی جهت کارایی |
ایجاد ساختار در کسب و کار | وام گرفتن ساختار از کسب و کار |
ایجاد درخواستهای جدید | پاسخگویی به درخواستها |
بهینه شده جهت کاوش | بهینه شده جهت امال تراکنش |
معماری کلی هوشمندی کسب و کار هوشمندی کسب و کار فقط یک پیادهسازی و بهرهبرداری از یک نرمافزار نیست، بلکه معماری صحیح و اصولی آن بر اساس معماری کسب و کار و سپس معماری فنی و نرمافزاری است. اگر معماری صحیح و اصولی برای کسب و کار وجود نداشته باشد، به هیچ عنوان نمیتوان از نرمافزارهای مربوطه بهرهبرداری کرد. لذا هر سازمانی برای پیادهسازی و بهرهبرداری صحیح و اصولی از یک سامانه هوشمندی کسب و کار ابتدا نیازمند وجود یک معماری صحیح و اصولی در کسب و کار خود است. شکل 3 تعامل این دو معماری و همچنین اجزای کلی هرکدام از این دو معماری را نشان میدهد.