آینده پژوهی تجارت الکترونیک: تفاوت میان نسخه‌ها

از OCCC Wiki
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
* موضوع: '''آینده پژوهی تجارت الکترونیک'''
* موضوع: '''آینده پژوهی تجارت الکترونیک'''
* تهیه کنندگان: '''[[EC:92131572|مریم رحمانی]]  -  [[EC:92186533|سیده ماریه معصومی]]  '''
* تهیه کنندگان: '''[[EC:92131572|مریم رحمانی]]  -  [[EC:92186533|سیده ماریه معصومی]] - '''


== مقدمه ==
== مقدمه ==

نسخهٔ ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۱۲

مقدمه

سرعت تغییرات و تحولات در جهان امروز آنچنان سریع و سرسام آور است که دیگر نمی‌توان با روش‌های سنتی زیست. «اگر با تغییرات همگام نشویم، زیر چرخ عظیم تغییر خرد خواهیم شد». ولی آیا امکانی برای آگاهی از آینده برای ما وجود دارد؟ قطعاً در مورد آینده هیچ چیز یقینی وجود ندارد و این از اصول اولیه در آینده‌شناسی است. در عین حال اصل دیگری هم هست که، انسان قادر است در سرنوشت آینده خود تأثیرگذار باشد. در این میان دانشی زاده می‌شود که کوشش می‌کند با پیش‌بینی عوامل اثرگذار در تغییرات آینده به صورتی دوگانه، هم مهار تغییرات را در دست گیرد و هم جامعه را برای این تغییرات آماده کند. آینده پژوهی فراتر از پیش‌بینی است و ادعای پیش‌گویی هم ندارد. آینده‌پژوهی هنر شکل دادن به آینده‌است، به آن شکل که آینده را می‌خواهیم. کسانی که این دانش را در دست دارند هم‌اکنون هم به آینده جهان به دلخواه خواستهٔ خود، شکل می‌دهند. می‌توان کشورها و جوامعی را دید که نتوانستند خود را با تحوّلات سازگار کنند و از این جهت از هم فروپاشیدند. آنها ذات تغییر را درست نشناختند. آینده‌شناسی از این منظر دانش شناخت تغییرات است. شناخت آینده از حیاتی‌ترین علوم مورد نیاز هر انسانی است. حوزه تجارت نیز مستثنی از سایر علوم نیست.


تعریف

آینده‌پژوهی مشتمل بر مجموعهٔ تلاش‌هایی است که با واکاوی منابع، الگوها، و عوامل متغییر یا ثابت، به تجسّم آینده‌های بالقوّه و برنامه ریزی برای آنها می‌پردازد. آینده‌پژوهی بازتاب نحوه زایش واقعیّت «فردا» از دل تغییر یا ثبات امروز،است.آینده‌پژوهی معادل عبارت لاتین «Futures Study» است. واژهٔ جمع Futures به این دلیل بکار رفته که با استفاده از طیف وسیعی از شیوه ها و بجای تصوّر «تنها یک آینده»، به گمانه زنی‌های نظام مند و خردورزانه، «چندین آیندهٔ متصوّر» مبادرت می‌شود. موضوعات آینده‌پژوهی دربرگیرندهٔ انواع «ممکن»، «محتمل» و «دلخواه» برای دگرگونی از حال به آینده هستنداست.


واقعیت ها

امروزه تغییرات با آهنگی پرشتاب تر رخ می‌دهند. تغییرات فناوری و به دنبال آن تغییر در دیگر جنبه‌های زندگی، افزایش روزافزون وابستگی متقابل کشورها و ملل، تمرکززدایی جوامع و نهادهای موجود که به دلیل گسترش فناوری اطلاعات، شتاب بیشتری یافته‌است، تمایل روزافزون به جهانی‌شدن به همراه حفظ ویژگی‌های ملی، قومی و فرهنگی و بسیاری عوامل دیگر، لزوم درک بهتر از ”تغییرات“ و ” آینده“ را برای دولت‌ها، کسب وکارها، سازمان‌ها و مردم ایجاب می‌کند.

چالش ها

مزایای

  • افزایش سوددهی ایده های جدید به عنوان فکر نو
  • کاهش زمان پذیرش و تطابق با شرایط جدید ناشی از علم نوین
  • عدم اتلاف منابع انسانی و مالی
  • ایجاد چشم اندازهای کوتاه مدت و بلند مدت و اتخاذ تصمیمات مناسب برای اینده و بسیج اقدامات مشترک
  • بهبود فرایندهای تصمیم گیری برای اینده
  • تولید دانش و افزایش آگاهی درباره محیط مدیریتی آینده

راهکارها

آینده اساساً دارای عدم قطعیّت است. با این همه آثار و رگه‌هایی از اطلاعات و واقعیت‌ها که ریشه در گذشته و اکنون دارند، می‌توانند رهنمون ما به آینده باشند. ادامهٔ «تصمیم گیری صرفاً چندین آینده محتمل بر اساس تجارب گذشته»، غفلت از رصد تغییرات آتی را در پی خواهد داشت و با تلخکامی روبرو خواهد شد. عدم قطعیت نهفته در آینده برای برخی، توجیه کنندهٔ نداشتن دور اندیشی آنان است وبرای عدّه‌ای دیگر منبعی گرانبها از فرصت‌ها.


اهداف

سازمانهايي كه قصد تدوين استراتژي تجارت الكترونيك دارند بايد پس از تدوين و تعيين چشم انداز و رسالت، اهداف تجارت الكترونيك موردنظر خود را مشخص كنند. اهداف نشان دهنده نتايج نهايي فعاليتهاي برنامه ريزي شده سازمان هستند (HUNGER & WHEELEN, 2000, P6). منظور از تعيين اهداف و هدف گذاري تبديل چشم‌انداز و رسالت سازماني به اهداف عملكردي معين و خاص است (THOMPSONS & STRICKLAND, 2003, P9). اهداف تجارت الكترونيك، مقاصد نهايي فعاليتهاي تجارت الكترونيك بوده و قابل اندازه گيري هستند. صفت مشخصه اهداف تجارت الكترونيك كميت پذيري آنها است به نحوي كه ملموس و عيني باشند.

برخلاف چشم انداز و رسالت تجارت الكترونيك كه حالت كيفي داشته و ازنظر كميت پذيري مبهم هستند، اهداف تجارت الكترونيك را مي توان برحسب معيارهاي مناسب به صورت عدد و رقم تبديل كرد.

سابان (SABAN,2001) اهداف عمده تجارت الكترونيك را در سه طبقه زير خلاصه مي كند:

1- بهبود فرايندها: هدف تجارت الكترونيك مي تواند حذف فرايندهاي زايد و يا بهبود فرايندهاي موجود باشد. 3/68 درصد شركتهاي به كارگيرنده تجارت الكترونيك، بهبود فرايندها را به عنوان يكي از اهداف خود قرار داده اند.

2- مهار هزينه ها: گاهي اوقات هدف تجارت الكترونيك كاهش هزينه و بهبود كارايي است. 1/17 درصد شركتها هزينه‌ها و افزايش كارايي را به عنوان هدف تجارت الكترونيك قرار داده اند.

3- درآمدزايي: در بعضي موارد هدف از استقرار تجارت الكترونيك افزايش فروش و درآمدزايي است. براي مثال شركت «مي‌بري» در سال 1997 فقط از فروش سالانه اي معادل دو ميليون دلار برخوردار بود اما بعد از به كارگيري اينترنت براي انجام فروش اينترنتي اين رقم در سال 2000 به هفت ميليون دلار رسيد (DENNIS, 2000).

هركدام از اين سه هدف كلي خود از مجموعه اي از اهداف فرعي و جزيي تشكيل شده اند. مجموعه اين اهداف جزيي در جدول (1) نشان داده شده است.

سازمانها در تكنولوژي اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي سرمايه گذاري مي كنند تا اهداف متفاوت مديريت را برآورده سازند. اهداف مديريتي از سرمايه گذاري در تكنولوژي اطلاعات و تجارت الكترونيك را مي توان در سه دسته زير بيان كرد (WEILL, 1995):

1- اهداف مبادله اي: در اين حالت سرمايه‌گذاريها درصدد خودكار كردن رخدادهاي مالي مثل حقوق و دستمزد، حسابهاي دريافتني و سفارش گيري هستند. اين نوع سرمايه‌گذاريها هزينه هاي نيروي كار و مديريت را كاهش داده و كارايي را بالا مي برد.

2- اهداف استراتژيك: در اين حالت هدف از سرمايه گذاري كسب مزيت رقابتي و افزايش سهم بازار از طريق رشد فروش است. هدف اين سرمايه گذاريها بيشتر گسترش و رشد شركت است تا كارايي.

3-اهداف اطلاعاتي: در اين وضعيت هدف ايجاد يك زيرساختار اطلاعاتي است تا سازمان را مديريت كند. اين اهداف درصدد انجام وظايف مديريتي مثل كنترل، بودجه‌بندي و برنامه ريزي بوده و ارتباطات، حسابداري و تجزيه وتحليل را توانمند مي‌سازد. دان و دان (DAN&DAN, 2000, PP 134-135) نيز اهداف تجارت الكترونيك را در پنج طبقه زير معرفي مي كند:

1- رابطه سازي: هدف شركت ممكن است برقراري ارتباطات نزديك‌تر، مستحكم‌تر، پايدارتر و همه جانبه با مشتري باشد. اين كار ازطريق پست الكترونيك امكان‌پذير مي‌شود.

2- حضور بين المللي: توليدكننده ممكن است با استفاده از تجارت الكترونيك درصدد ورود به بازارهاي جهاني و بازاريابي صادرات باشد.

3- كاهش هزينه هاي ارتباطي در بلندمدت: شركت ممكن است درصدد كاهش هزينه هاي انجام فعاليتهايي مثل تبليغات و ترفيع باشد زيرا تبليغات اينترنتي هزينه هاي كمتري نسبت به تبليغات سنتي و كاغذي دارد.

4- ارائه خدمات به يك جامعه يا گروه خاص: شركت ممكن است ازطريق تجارت الكترونيك درصدد توجه به يك بخش خاص بازار باشد و بر آن قسمت تمركز كند.

5- دسترسي به بازارهاي جديد: يكي از اهداف شركتها از به كارگيري تجارت الكترونيك دسترسي به بازارهاي جهاني به عنوان بخشي از فرصتهايي است كه اينترنت ارائه مي كند. يكي از دلايل افت و ناكامي شركتهاي دات كام در طي سالهاي 2000 و 2001 نبود شاخص واضحي از سودآوري تجارت الكترونيك است (BIDGOLI, 2002, P43) به همين دليل حاصل نهايي تجارت الكترونيك بايد به عنوان سود خود را نشان دهد. باتوجه به اين مطلب در تعيين اهداف تجارت الكترونيك مي توان از معادله سود استفاده كرد. براساس معادله سود، سود شركتها از كم كردن هزينه ها از درآمد حاصل مي شود. تجارت الكترونيك بايد سودآوري خود را نشان دهد و بدين منظور مي توان دو هدف كلي براي تجارت الكترونيكي شناسايي نمود:

1- اهداف كاهش هزينه ها: تجارت الكترونيك قابليت كاهش هزينه هاي عملياتي و غيرعملياتي (اداري و پشتيباني) را دارد. تجارت الكترونيك به دليل افزايش سرعت، دقت و بهبود ارتباطات بين بخشهاي داخلي و خارجي هزينه‌هاي عملياتي را كاهش مي دهد. ازطريق تجارت الكترونيك مديريت زنجيره عرضه به‌هنگام و كارا مي شود و شركت قادر خواهدبود دروندادهاي لازم را براي توليد محصولات با قيمت كمتر و كيفيت بهتر تهيه كند. شركت مي‌تواند با دسترسي به عرضه كنندگان متعدد پايين ترين قيمت و بالاترين و بهترين شرايط را براي خريد مواد و قطعات پيدا كند. تجارت الكترونيك قادر به كاهش هزينه هاي غيرعملياتي سازمان را نيز هست، چرا كه شركت مي‌تواند با مراجعه به انواع بانكها و موسسات مالي و اعتباري وجوهات مالي لازم را با كمترين نرخ و بهترين شرايط بيابد. شركتها همچنين مي توانند نيروي انساني موردنياز خود را با بهترين قابليت و آمادگي پيدا كرده و به كار گيرند. يكي از مهمترين كاربردهاي تجارت الكترونيك كه سبب كاهش هزينه هاي عملياتي مي شود تامين منابع از خارج است. تجارت الكترونيك با حذف كاغذ و فرمهاي كاغذي صرفه جوييهاي عظيمي حاصل مي كند. تجارت الكترونيك با خودكار كرد برخي فرايندها سبب كاهش هزينه هاي نيروي انساني مي شود. تجارت الكترونيك همچنين باعث كاهش هزينه هاي بازاريابي و تبليغات مي شود.

2- اهداف افزايش درآمد: تجارت الكترونيك محدوديتهاي ورود به صنعت را پايين مي آورد و امكان كسب بازارهاي جديد و دستيابي به مشتريان جديد و حتي مشتريان رقبا را نيز فراهم مي كند. با استفاده از تجارت الكترونيك امكان بازاريابي صادراتي و صادركردن محصولات براي شركتها ساده‌تر مي شود. تجارت الكترونيك باتوجه به مؤلفه مشتريان به چهار طريق درآمد شركت را بالا مي برد:

1-افزايش تعداد دفعات خريد مشتريان.

2-جذب مشتريان رقبا و خصوصا رقبايي كه از تجارت الكترونيك استفاده نمي كنند.

3- دستيابي به مشتريان جديد.

4- مطالبه قيمتهاي بالاتر از طريق متمايز ساختن و سفارشي كردن محصولات موردنظر مشتريان.

مغازه‌هاي اينترنتي هفت روز هفته و 24 ساعته شبانه روز باز بوده و امكان خريد از آنها درهر لحظه از زمان وجود دارد اين نكته كه در تجارت الكترونيك به قانون 7/24 مشهور است سبب افزايش خريد مشتريان و افزايش درآمد شركت مي شود.


نتیجه گیری

يكي از مهمترين مراحل در فرايند برنامه ريزي استراتژيك تجارت الكترونيك تعيين اهداف استراتژيك است. سازمان هدف، گيج و بي هدف به سوي پاياني نامعلوم گام برمي دارد. نمي توان فرد يا سازماني را متصور شد كه بدون داشتن هدفهايي روشن به موفقيتهايي دست يافته باشد. با ورود ابزارهاي الكترونيك به عرصه تجارت سازمانها بايد نتايج موردانتظار خود را از فعاليتهاي الكترونيك در چارچوب چشم اندازها، رسالت و اهداف تعيين كرده تا موفقيت و بقاي سازمان تضمين شود. نكته مهم در برنامه ريزي راهبردي تجارت الكترونيك، استقرار براساس نياز است. به عبارت ديگر استقرار تجارت الكترونيك نبايد صرفا به عنوان يك مد در بين سازمانها معرفي شود. استقرار تجارت الكترونيك نيازمند سنجش زيرساختهاي نرم و سخت سازمان، تعيين اهداف راهبردي، تدوين و انتخاب راهبردها و درنهايت اجرا و كنترل نتايج است.


منابع

1. http://boushehr.irib.ir/images/stories/tolidvije/ayandepajohi

2. http://www.eshiraz.ir/shares/emun/emun-adm/escan%20amar/304.swf

3. http://newopinion.blogfa.com/post-346.aspx